خرداد ماه 96
تا بیست و پنج ماهگی اولین روز خرداد که خاله ها سالن گرفته بودن و همگی رفتیم سالن زیارتشون قبول باشه ناگفته نمونه کلی سوغاتی قشنگ هم داشتیم واقعا ازشون ممنونم. خواهر زاده و برادرزاده های آقا جلال دقیق 4 نفر بودن و با گل پسر من میشدن 5 بچه و حسابی همه با هم بدو بدو و شیطونی کردین موقع برگشت هم دست دایی حسین و خاله شادی رو گرفته بودی و میگفتی بیم بیم میخواستی بری خونه خاله شهلا، ویشکا میگفت مامان چرا همه میگن امیرعلی چرا همه اینو دوست دارن؟ داشت بهت حسودی میکرد دختر است دیگر.... سوم خرداد تولدت بود که در پست قبلی واست گذاشتم. دشمن وسیله های برقی هستی و موفق شدی جارو برقی رو نابود کنی تنها شانسی که داریم بابا سعید فنی هست و اس...